آخرین نامه شهید:
بسمهتعالی
با سلام خدمت پدر و مادر عزیزم و با درود به رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران امام خمینی(قدس سره) و با درود به روان شهدای اسلام از کربلای حسین(علیه السلام) تا کربلاهای غرب و جنوب کشور اسلامیمان. پدر و مادر عزیزم امیدوارم که در سایه اسلام زندگی خوب و خوش داشته باشید. عرض از نوشت نامه عرض سلام و یادی از کسانی است که عمر پر بهای خود را صرف بزرگ کردن من صرف کردهاند و در راه بزرگ شدن من زحمات زیادی کشیدهاند ولی من قدر این زحمات را ندانستهام، امیدوارم اکنون که در جبهه هستم، مرا ببخشید چون این را میدانم که خداوند گناه هیچ بندهای را نمیبخشد مگر اینکه پدر و مادر از او راضی باشد. من این نامه را از کوههای بلند و پر برف غرب کشور اسلامیمان برای شما مینویسم .امروز هم روز جمعه 5/9/1361 است و ساعت 2 بعد از ظهر درون سنگر هستم که این نامه را مینویسم. از 2 روز پیش تا به حال هم حدود نیم متر برف اینجا آمده. حالا نمیدانم هوای آنجا چطور است و اما از بابت حال من ناراحت نباشید چون فعلاً جای ما امن است و هیچ ناراحتی ندارم به جز دوری دیدار شما آن هم امیدوارم دیدارها به زودی زود تازه گردد و خدمت بابام و عمو اسماعیل با خانواده دعا و سلام میرسانم. عمو غلامحسین را با خانواده دعا و سلام میرسانم ..... انشاءالله تا یک ماه دیگر هم اگر نوبت برسد به مرخصی میآیم. دیگر بیشتر از این مزاحم نمیشوم و تمامی دوستان و آشنایان را از قول من سلام برسانید.
شهید عبدالله مسلمی در دوم اسفندماه سال 1342 از خانوادهای اهل خمین در تهران متولد شد. او در خانوادهای مؤمن و انقلابی پرورش یافت. زندگی در خانوادهای کارگر سبب شد تا در کنار تحصیل از نوجوانی به کار و تلاش روی آورد. در بازگشت خانواده به خمین به تحصیل ادامه داد و دیپلم گرفت. در روزهای پیروزی انقلاب اسلامی به نیروهای مردمی پیوست و از طریق کمیته به نگهبانی از دستآوردهای انقلاب میپرداخت. در دوران نوجوانی و جوانی همیشه خدا را یاد میکرد. واقعاً یک انسان خداشناس و حقشناس بود. در تمام مراحل زندگی بر مشکلات خود با یاد و نام خدا پیروز میشد. حق هیچکس را ضایع نمیکرد. همیشه به کم قانع بود و قناعت پیشه میکرد. همیشه به عیادت بیماران میرفت و از حال آنها جویا میشود.
در سال 1361 موعد سربازیاش فرا رسید و او با علم به ادامه جنگ تحمیلی داوطلبانه راهی خدمت مقدس سربازی شد. او سرباز تیپ سوم از لشکر 28 کردستان بود.
در آخرین مرحله اعزامش به جبهههای حق علیه باطل در سی و یکم فروردینماه سال 1362 در حالی که در عملیاتی علیه گروهکهای ضدانقلاب در منطقه مریوان شرکت کرده بود، بر اثر اصابت گلوله به سینهاش به شدت مجروح و با قلبی پاک و مطمئن به سوی معبودش بال گشود. مردم شهر خمین قدر شناسانه پیکر شهید را تشییع و در گلزار شهدای شهر به خاک سپردند.